RSS

بایگانی دسته‌ها: Information Technology

محل زندگی داده‌ها

پایگاه داده را نمی‌توان به یک قلعه تشبیه کرد. شاید بیشتر بتوان آنرا شبیه یک باغ دانست. در مقاله‌ای که می‌خوانید با ده پایگاه داده خارق‌العاده آشنا خواهید شد که نقشی فراتر از ذخیره داده‌ها دارند. این ده پایگاه داده به محققان و کارشناسان در موارد متعددی از قبیل حل معماهای پیچیده جنایی و بستن پرونده‌های پلیسی که شاید چندین دهه راکد بوده‌اند، پیش‌بینی رکود اقتصادی و نجات جان انسان‌ها کمک می‌کنند.

Datacenter

سیستم ترکیبی شاخصگذاری دی‌ان‌ای

حل معما‌های پرونده‌های راکد با داده‌های ژنتیک

زمانی که در سال 1990 اف‌بی‌آی ساخت پایگاه داده بزرگ دی‌ان‌ای (سیستم ترکیبی شاخصگذاری دی‌ان‌ای یا CODIS) را آغاز کرد، کارشناسان فقط می‌توانستند در مواردی از داده‌های این پایگاه استفاده کنند که شواهدی از صحنه جرم و یک متهم خاص وجود داشت. به عبارتی، توان پردازش در حدی بود که فقط برای نمونه کوچکی مثل تطبیق مشخصات دی‌ان‌ای متهم و نمونه یافته شده در صحنه جرم امکان جستجو در پایگاه داده وجود داشت. اما کودیس امروزه می‌تواند نمونه دی‌ان‌ای به دست آمده در صحنه جرم را با میلیون‌ها نمونه دی‌ان‌ای ثبت شده در پایگاه داده مقایسه کرده، نمونه‌های مشابه را یافته و فهرستی از افراد مظنون به دست دهد. با این کار حتی می‌توان جواب سوالهای موجود در پرونده‌های راکد را نیز یافت و بعضا افرادی را یافت که چندین دهه تحت تعقیب پلیس بوده‌اند یا هویتشان مجهول مانده بود. بیشتر نمونه‌های موجود در بانک اطلاعاتی از متهمان و محکومان گرفته شده است، اما تحلیلگران به طور مرتب نمونه‌های جدیدی را که از صحنه‌های جرم، بقایای غیرقابل شناسایی اجساد و نمونه‌های موجود از افراد گم شده به دست می‌آیند به این بانک اضافه می‌کنند. تا کنون، کاراگاهان از کودیس در بیش از 000/143 پرونده استفاده کرده‌اند. مثلا در تابستان گذشته وقتی به صورتی کاملا تصادفی نمونه دی‌ان‌ای شخصی در کودیس ثبت شد، برادر گم شده‌اش که از سال 1989 دیگر به منزل بازنگشته بود، پیدا شد. در واقع جسد برادر وی سالها پیش پیدا شده بود، اما قابل شناسایی نبود. تقریبا همزمان با این کشف، 10 میلیون‌امین نمونه نیز در کودیس ثبت شد: نمونه‌ای از یک قاتل سریالی خطرناک که به احتمال زیاد پلیس موفق خواهد شد برخی نمونه‌های پرونده‌های راکد را نیز با نمونه دی‌ان‌ای وی تطبیق دهد.

 

دایره المعارف زندگی

تعقیب هر ارگانیسم روی کره زمین

چهار سال پیش، موسسه اسمیتسونیان (Smithsonian)، موزه تاریخ طبیعی آمریکا، دانشگاه هاروارد، باغ گیاهشناسی میسوری، آزمایشگاه بیولوژی دریایی و کتابخانه میراث تنوع زیستی آمریکا به صورت مشترک مجموعه‌ای کامل با اطلاعاتی در مورد هر موجود زنده روی کره زمین ایجاد کردند. تا کنون، محققان این کنسرسیوم اطلاعات 40 درصد از 9/1 میلیون گونه شناخته شده روی زمین را ثبت کرده‌اند. دوست دارید اطلاعاتی در مورد فعالیت شبانه میمون پوزه‌دار ماداگاسکار به دست آورید؟ دوست دارید نقشه‌ای از توزیع جغرافیایی قاچ عسل (Honey fungus یا Armillaria) داشته باشید که شبکه بسیار ظریف آن زیر سطح زمین در هزاران هکتار زمین پراکنده است و شاید بزرگترین ارگانیزم زنده روی سیاره باشد؟ اطلاعاتی از این قسم در این دایره المعارف پیدا می‌شود. محققان اطلاعات را از صدها منبع مختلف مانند پایگاه داده بارکد زندگی (Barcode of Life) و مورف‌بانک (Morphbank) به دست می‌آورند، قالب آنرا به صورت مناسب و استاندارد تعریف شده برای این پایگاه داده درمی‌آورند و در ردیف گونه‌های مرتبط جای می‌دهند. با ترکیب اطلاعات متفرق و گسسته موجود در یک پایگاه داده واحد، می‌توان ارتباطات جدیدی بین گونه‌های مختلف یافت. زیست شناسان با بررسی الگوهای نمونه‌های مختلف و شباهت‌های آنها در مقاومت نسبت به بیماری‌ها در دایره المعارف زندگی (Encyclopedia of Life) یا EOL، تلاش می‌کنند گونه‌ها و ژن‌های جدیدی بیابند که در مطالعات مربوط به طول عمر، تولید واکسن و سایر تحقیقات پزشکی کاربرد داشته باشد. با روند فعلی، EOL تا سال 2017 اطلاعات مربوط به هر گیاه، جانور، حشره یا میکروب روی زمین را در اختیار خواهد داشت.

 

FAOSTAT

کمک به دانشمندان در تولید غذای بیشتر برای جهان

پایش تامین غذای جهان مواردی از قبیل بررسی داده‌های کشاورزی، استفاده از زمین، ماهیگیری، جنگلداری، کمک‌های غذایی، تغذیه و رشد جمعیت را شامل می‌شود. برای در اختیار داشتن اطلاعات دقیق و مفید، محققان در سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل (FAO)، بانک اطلاعاتی به نام فائواستات (FAOSTAT) ایجاد کرده‌اند که شامل بیش از یک میلیون داده آماری مربوط به پنجاه سال اخیر 245 کشور جهان و سرزمین‌های مختلف است. به عنوان مثال، با استفاده از فائواستات، محققان می‌توانند به راحتی دریابند که در سال 2000 کالری دریافتی روزانه انسانها 249 واحد بیش از بیست سال پیش از آن یعنی 1980 بوده است؛ یا 70 درصد آب مصرفی بشر صرف کشاورزی می‌شود؛ یا اینکه تقریبا 2000 راس بز و گوسفند در سراسر جهان وجود دارند؛ و با اینکه در کره زمین به اندازه کافی غذا برای تمامی انسانها تولید می‌شود، اما تقریبا 13 درصد آنها از دریافت غذا به میزان مناسب محرومند. از سال 2010، فائو داده‌های فائواستات را به صورت رایگان در اختیار همگان گذاشته است. با اینکار، تعداد کاربران این بانک اطلاعاتی از 400 به 500/11 عدد رسیده است. در بین این کاربران، دولتها و سازمانهای غیردولتی (NGO) وجود دارند که به فکر پیدا کردن راههای بهتر برای سیر کردن مردم کره زمین هستند. در آخرین مطالعات انجام شده، وزارت کشاورزی چین با استفاده از اطلاعات فائو، میزان استفاده از زمین‌های کشاورزی در 19 کشور جهان را با نرخ مواد غذایی ضروری تولید شده توسط آنها مقایسه کرد و به نتایج جالبی دست یافت: زمین‌های کشاورزی چین مازاد نیروی انسانی دارند. به عبارت دیگر، افراد بیشتری روی زمین‌های کشاورزی در چین کار می‌کنند و اگر این افراد به شهرها کوچانده شوند، می‌توان از نیروی انسانی استفاده مناسبتری کرد.

 

پروژه ژنوگرافیک

دنبال کردن تاریخ بشر از طریق دی‌ان‌ای

بهترین منبع تحقیق در خصوص مهاجرت انسان‌های نخستین نه استخوانهای بجا مانده از آن زمان و نه مصنوعات ساخت بشر اولیه، بلکه دی‌ان‌ای انسان‌های امروزی است. در سال 2005، به منظور در دسترس قرار دادن این اطلاعات، انجمن جغرافیای ملی (National Geographic Society) و IBM پروژه ژنوگرافیک را به صورت مشترک آغاز کردند. این پروژه کیت‌های مجموعه دی‌ان‌ای را به افراد می‌فروشد و تحلیلی از پیشینیان آنها ارائه می‌کند. از افراد خواسته می‌شود در صورت تمایل نتیجه حاصله را در یک بانک اطلاعاتی مخصوص وارد نمایند که اطلاعات دی‌ان‌ای افراد بومی گردآوری شده توسط نسل شناسان دیگر از 10 آزمایشگاه دیگر را نگهداری می‌کند. اطلاعات مذکور بدون نام و مشخصات فردی افراد در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود. با داده کاوی 000/420 پروفایل ذخیره شده در بانک اطلاعاتی، دانشمندان می‌توانند در خصوص تکامل ژنتیکی جمعیت‌های بشری و نسل‌ها اطلاعاتی به دست بیاورند و بر اساس آن رد پای این تکامل را در انسان‌های ماقبل تاریخ نیز دنبال نمایند. در سال 2008، با مطالعه اجداد مادری 624 ژنوم از آفریقا، محققان پروژه ژنوگرافیک دریافتند که اگرچه تمامی انسان‌ها در دی‌ان‌ای موجود در انسان 000/000/200 سال پیش (زن میتوکوندریال) مشترک هستند، انسان‌های نخستین مرتبا به گروه‌های مختلفی تقسیم شده‌اند. گروه‌های کوچکی از انسانها سالها پیش در گروههای جداگانه‌ای و به صورت مجزا زندگی و تکامل یافته‌اند و سرانجام در عصر حجر مجددا در یک اجتماع یکسان متحد شده‌اند.

 

پنل بین المللی مرکز توزیع داده‌های تغییرات آب و هوایی

پیش بینی سرنوشت سیاره زمین

پیش از آنکه پنل بین المللی تغییرات آب و هوایی مرکز توزیع داده (Data Distribution Centre یا DDC) خود را در سال 1998 راه اندازی کند، محققانی که به اطلاعات و آمار تغییرات آب و هوا نیاز داشتند ناچار بودند آنها را از تعدادی از دانشمندان و محققان که در مدلسازی داده‌های آماری مربوطه خبره بودند به دست بیاورند. به تدریج اطلاعات درخواستی از مدلسازان بیشتر و بیشتر شد، درخواست‌ها روی هم تلمبار گردید و تحلیل و استخراج داده‌ها به کاری طاقتفرسا و کسل کننده تبدیل شد. بدتر از همه اینکه هر بار کارشناسان مدلسازی فرضیات متفاوتی برای قالب‌بندی داده‌ها در محاسبات خود لحاظ می‌کردند و این کار مقایسه داده‌های به دست آمده از گزارش‌های مختلف را مشکلتر می‌کرد. اما امروزه، DDC به عنوان منبع یگانه اطلاعات در خصوص آب و هوای کره زمین خدمت‌رسانی می‌کند. تحلیلگران DDC داده‌های به دست آمده از مدل‌های متفاوت را پیش از وارد کردن به بانک اطلاعاتی، به قالب‌های سازگار و قابل استفاده تبدیل می‌کنند. با این امکان، به عنوان مثال اگر دانشمندی بخواهد تاثیرات گرمایش جهانی را روی تولید ذرت در چین مطالعه کند، می‌تواند از مجموعه داده‌های موجود که بر اساس 49 مدل آماری مختلف ایجاد شده است استفاده نماید و اطلاعات خروجی را با قالب مناسب دریافت نماید.

 

MD:PRO

متمرکزسازی دژ ضد برنامه‌های مخرب

پروژه MD:PRO با داشتن کاتالوگی از بیش از 15 میلیون برنامه کامپیوتری مخرب، تبدیل به مرکز کنترل بیماری‌های امنیت سایبری در سرتاسر جهان شده است. خدمات امنیتی Frame4 که در سال 2006 در هلند راه اندازی شد، پایگاه داده‌ای را به عنوان مرجع کارشناسان و خبرگان امنیت ایجاد کرد که بتوانند در صورت نیاز یک برنامه مخرب خاص را برای تحلیل و بررسی بیشتر و تولید برنامه‌های دفاعی مناسب دریافت کنند.  تحلیلگران Frame4 نمونه‌ها را با استفاده از کامپوتر‌هایی به نام کوزه عسل (honeypot- یک شگرد متداول امنیتی برای به دام انداختن یا منحرف کردن برنامه‌های مخرب. کامپیوتری که نقش کوزه عسل را ایفا می‌کند، حاوی اطلاعات مهم حقیقی نیست و صرفا باعث جلب توجه هکرها، ویروس‌ها و سایر برنامه‌های مخرب می‌شود.) این کامپیوترها از لحاظ فنی و مالی مورد حمایت شرکت‌های تولید کننده نرم‌افزارهای امنیتی و آنتی ویروس هستند. تحلیلگران می‌توانند در عوض کمک‌های خود از طریق سایت FTP پروژه MD:PRO نمونه تهدیدات امنیتی و بدافزارها را دریافت نمایند. در کنار برخی از این برنامه‌ها، کد منبع آنها نیز وجود دارد. به منظور جلوگیری از سوء استفاده از اطلاعات سایت، Frame4 اطلاعات کاربران خود را ذخیره می‌کند. از زمان تقویت موتور پردازشگر MD:PRO از سال گذشته میلادی، حجم این بانک اطلاعاتی رشدی در حدود یک میلیون نمونه در ماه داشته است.

دوست‌یابی در OKCUPID

کشف نحوه ایجاد روابط بین انسان‌ها

در دو سال گذشته چهار فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد که سایت دوست‌یابی OkCupid را تاسیس کرده‌اند، به مطالعه نحوه دوست‌یابی کاربران این سایت پرداخته‌اند تا بتوانند رفتار انسان را در خصوص دوست‌یابی و ارتباط با جنس مخالف بیشتر بشناسند و نتایج آنرا منتشر نمایند. این سایت هفت میلیون کاربر فعال دارد، که هر یک از آنها به طور میانگین به 200 سوال شخصی پاسخ می‌دهد. در فرایند ارسال پیام، چت کردن، مبادل عکس و جستجوی سایرین، میلیاردها داده تولید می‌شود که شرکت آنها را به منظور کشف نکات حساس و مهم می‌کاود. بسیاری از نتایج به دست آمده در وبلاگ OkTrends منتشر شده است که برخی از آنها نیز کمی تامل برانگیز است: مثلا زنان سیاه پوست بیشتر از سایر گروه‌ها به پیام‌های ارسال شده پاسخ می‌دهند، و البته کمتر از بقیه نژادها پاسخ دریافت می‌کنند؛ حتی از سوی مردان سیاه پوست. در مقایسه، مردان سیاه پوست بیشتر از تمامی گروه‌های جنسی و نژادی پاسخ دریافت می‌کنند و البته 20 درصد کمتر از مردان غیرسفید پوست به پیام‌های دریافتی جواب می‌دهند. سایر یافته‌ها تا این حد عجیب نیستند. نتایج بررسی این گروه نشان می‌دهد که برای جلب توجه در برخورد اول رعایت نکاتی ساده می‌تواند شانس شما را افزایش دهد: اگر مرد هستید، متواضع باشید و سعی نکنید که جلب توجه کنید. اگر زن هستید، تصاویر با لباس یقه‌باز از خودتان روی سایت قرار دهید.

پایگاه داده نقشه‌برداری دیجیتالی آسمان Sloan

ایجاد نقشه کیهان

در سال 1998، ستاره شناسان به کمک تلسکوپ 5/2 متری اسلون (Sloan) در نیومکزیکو شروع به ایجاد نقشه آسمان و بارگذاری تصاویر به دست آمده در یک پایگاه داده به نام پایگاه داده نقشه‌برداری دیجیتالی آسمان اسلون (Sloan Digital Sky Survey Database یا SDSS) کردند. از آن پس، ستاره شناسان با استفاده از بیش از 100 ترابایت فضای ذخیره سازی موجود در این پایگاه داده، نقشه و مشخصات بیش از نیم میلیارد ستاره، کهکشان، سیارک و نواختر را در آن ذخیره کرده و نقشه‌ای سه بعدی از فضای خارج از کهکشان ما ایجاد کرده‌اند. با این کار دانشمندان قادرند به مطالعه ساختار جهان بپردازند. در سال 2010، دانشمندان موفق شدند پاسخ این سوال که چرا کوتوله‌ها ردی از فلز در اتمسفر خود دارند را با استفاده از داده‌های SDSS بیابند. با مقایسه نقشه‌های هزاران کوتوله سفید تازه شناسایی شده در SDSS و سایر ستاره‌ها، دانشمندان متوجه شدند که احتمالا غبار مشاهده شده، تکه‌ها و خاک و شن باقیمانده از سیارات و موادیست که زمانی شامل آب هم بوده‌اند. از آنجایی که راه شیری شامل تعداد بسیار زیادی از کوتوله‌های سفید است، دانشمندان چنین استدلال می‌کنند که احتمالا تعداد سیاره‌های آبی و سنگی بیش از آنچیزیست که در گذشته تصور می‌شد. به همین دلیل، احتمال وجود حیات فرازمینی در کهکشان ما بیش از پیش‌بینی‌های گذشته است.

ماشین Wayback

بایگانی دایمی وب

هدف ماشین Wayback کپی کردن و ذخیره سازی اینترنت است. از زمانی که بایگانی اینترنت (Internet Archive) پایگاه داده خود را در 15 سال پیش ایجاد کرد، نرم‌افزارهای مخصوص کاوش و شاخصگذاری اینترنت (crawler) نزدیک به 180 میلیارد صفحه وب را از بیش از 200 میلیون وبسایت ثبت کرده‌اند. اکنون، با اندازه‌ای بالغ بر 4 پتابایت (هر پتابایت 1024 ترابایت است) و رشد تقریبی ماهیانه 35 تا 40 ترابایت، ماشین Wayback بزرگترین بایگانی وب موجود در جهان است. می‌توانید با مراجعه به web.archive.org، آدرس (URL) یک سایت را در صفحه اول سایت وارد کنید. این آدرس می‌تواند مثلا یک وبلاگ قدیمی باشد که سالهاست بروز نشده است. Wayback به شما تقویمی از تاریخ‌هایی که محتوای سایت مورد نظر در آنها ضبط شده نشان می‌دهد. سپس می‌توانید با مراجعه به تاریخ مورد نظر، محتوای سایت را در همان روز مشاهده نمایید. حتی ساعت ضبط محتوای صفحه نیز با قرار دادن نشانگر ماوس روی تاریخ مورد نظر از تقویم مذکور قابل مشاهده است. استفاده از این ماشین رایگان است. بنابراین، هر محقق یا فرد کنجکاوی می‌تواند از آن برای بررسی روند تحولات وب و داده‌های موجود روی آن در گذر زمان استفاده نماید. به عنوان مثال، محققان کتابخانه کنگره آمریکا از Wayback برای ایجاد نمایشگاهی از محتوای برخی سایتها در روز حادثه 11 سپتامبر و سه ماه پس از آن استفاده کردند.

Database of Databases

WORLDCAT

ارتباط تمامی کتابخانه‌های جهان

از زمانی که اولین مرکز غیرانتفاعی کتابخانه آنلاین، WorldCat را در 40 سال پیش ایجاد کرد، کتابداران سراسر جهان اطلاعات فهرست بیش از 75/1 میلیارد کتاب را از 000/72 کتابخانه در 170 کشور در آن وارد کرده‌اند. کتابداران از این بانک اطلاعاتی برای دسترسی به اطلاعات کتب استفاده می‌کنند. اعضای کتابخانه‌ها و کسانی که تمایل به امانت گرفتن کتاب دارند می‌توانند از طریق برنامه موبایل WorldCat به دنبال کتاب، فیلم، نقشه و موسیقی در کتابخانه‌های نزدیک به خود بگردندمحققان، می‌توانند با داده‌کاوی اطلاعات موجود در این بانک اطلاعاتی به بررسی روند تغییرات فرهنگی و تاریخی بپردازند و حتی تغییرات آینده را پیش بینی نمایند. مثلا، یکی از اقتصاددانان دانشگاه تورنتو با بررسی اطلاعات WorldCat متوجه شد که فراز و نشیب در تعداد کتابهای جدید حوزه فناوری می‌تواند با فاصله زمانی تقریبی یک سال، به ترتیب نشاندهنده رونق و رکود اقتصادی باشد.

 ********

یک بانک اطلاعاتی از بانک‌های اطلاعاتی

در سال 1989 مهندس انگلیسی، تیم برنرز لی با استفاده از هایپرتکست و ارتباط دادن مستندات روی اینترنت وب را اختراع کرد. اکنون وی قصد دارد بزرگترین و مفیدترین بانک اطلاعاتی جهان را بسازد: Linked Data. همانطور که وب مستندات HTML را به یکدیگر وصل می‌کند، Linked Data اطلاعات یافت شده در بانکهای اطلاعاتی باز (قابل دسترس عموم) را روی بستر وب به یکدیگر متصل می‌کند. اما همانطور که جستجوی وب می‌تواند شما را به یه فایل صفحه گسترده اکسل برساند که حاوی اطلاعات مورد نظرتان باشد، جستجوی این شبکه عظیم از اطلاعات و بانکهای اطلاعاتی می‌تواند کامپیوتر شما را به داده کاوی شبکه‌ای از بانک‌های اطلاعاتی قابل فهم برای ماشین هدایت کند و تمامی اطلاعات مرتبط با جستجوی شما را که در آن یافت شود به شما بازگرداند. برنرز لی مثالی از تحقیقات آلزایمر می‌زند: جستجوی گوگل به دنبال پروتئین‌های موثر در انتقال سیگنال عصبی و نرون‌های هرمی نقریبا بی‌نتیجه است؛ در صورتیکه جستجوی Linked Data که بانک‌های اطلاعاتی حاوی داده‌های وراثتی را به بانک‌های اطلاعاتی مربوط به رفتار پروتئین متصل می‌کند و به شما نام 32 پروتئین را بازمی‌گرداند که برای بررسی و تحقیق بیشتر مناسبند. در پاییز سال گذشته برنامه‌نویسان در کنسرسیوم وب (World Wide Web Consortium) 203 بانک اطلاعاتی را با استفاده از 395 میلیون ارتباط به یکدیگر متصل کردند. هدف نهایی، توسعه Linked Data تا جایی است که تمامی داده‌های تولید شده در جهان به صورت بلادرنگ (realtime) به یکدیگر متصل باشند. برای اطلاعات بیشتر در ارتباط با این پروژه می‌توانید به سایت linkeddata.org مراجعه نمایید.

تیم برنرز لی خالق وب در حال ارائه مدل Linked Data در کنفرانس تد 2009

********

منبع: پاپیولار ساینس

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 2012/10/17 در Big Data, Information Technology

 

برچسب‌ها: , , , , , , , , , , , ,

فاجعه در سیستم بانکی کشور

در روزهای گذشته بالاخره آن چیزی که همه کارشناسان فناوری اطلاعات و امنیت اطلاعات از مدتها قبل پیش‌بینی می‌کردند، اتفاق افتاد؛ چیزی که از لحاظ فنی برای هیچ مهندس کامپیوتر، کارشناس IT یا مدیری در این حوزه غیرعادی و غیرقابل انتظار نبود و نیست: لو رفتن اطلاعات میلیونها کاربر سیستم بانکی کشور.

سیستم بانکی کشور از نظر طراحی و مهندسی بر بستر ضعیف و ناشیانه‌ای پیاده‌سازی شده است که البته دلیلش نه عدم وجود دانش مرتبط، نه عدم وجود کارشناسان خبره و باانگیزه برای انجام وظیفه، نه تحریم و نه نداشتن زمان کافی است. دلیل این ضعف فاحش تنها در یک چیز خلاصه میشه: بی‌مسئولیتی و بی‌لیاقتی مدیران بانک مرکزی. کدام کارشناس علوم کامپیوتر (بانکهای اطلاعاتی، نرم‌افزار، شبکه، امنیت اطلاعات) هست که نداند برای ذخیره اطلاعات مشتری آن هم در فعالیتهای مالی و با چنین درجه اهمیتی باید بانک اطلاعاتی رو دسته بندی کرد، هر یک را در محل فیزیکی جداگانه و با حفاظت فیزیکی مجزا نگهداری کرد، به افراد و گروههای فنی مشخص و مجزایی برای دسترسی به هر بخش مجوز داد، کلیه فعالیتهای تیمهای فنی و راهبری را ثبت و به اصطلاح log کرد، و در ذخیره اطلاعات از رمزگذاری و درهمریزی چندلایه استفاده کرد. موارد ذکر شده، شاید نوشته‌های یک کارشناس شبکه و امنیت اطلاعات باشد، اما باور کنید یا نه، به راحتی و در هر کتابی که حاوی مطالبی در مورد مدیریت اطلاعات و مدیریت امنیت اطلاعات باشد، قابل جستجو و تفحص است. و متاسفانه از آن نوع مطالبیست که طبق فرهنگ رایج در دانشگاهها و البته بازار کار، فقط به درد کتابها و قصه‌پردازیهای استادان دانشگاه می‌خورد که سرشان همیشه در همین کتابهاست و نه فضای عملی و بازار کار(؟)

هرگز فراموش نخواهم کرد دفعاتی را که به خاطر تنظیم یک رمز پیچیده، عدم کپی اطلاعات روی رسانه‌های غیرمطمئن، عدم صدور مجوز دسترسی به بعضی اطلاعات برای برخی افراد و … حتی از سوی همکارانم هم مسخره شدم. هرگز فراموش نخواهم کرد که برای تهیه دسترسی به منابع شبکه فرم درست کردم و از متقاضی دسترسی امضا گرفتم و به نظر دیگران چه کار لوکس و البته بی‌ارزشی انجام داده بودم. انگار با اتفاقی که افتاد (و شاید موجب ضرر و زیان اینجانب هم بشود) در اعماق وجودم به نوعی احساس خوشحالی کردم. انگار که خسرو زارع فرید حرف دل من و احیانا خیلی‌های دیگر را -که در محیط کار و در برابر تعهدی که به خاطر دانش فنی و البته به خاطر اخلاق حرفه‌ای دارند بر سر دو راهی تناقضات احمقانه مانده‌اند- زد.

در واقع، این مشکل بزرگتر از اینهاست. اصلا باید در حوزه فناوری اطلاعات آسیب شناسی صورت بگیرد و ببینیم چرا اصول ابتدایی امنیت اطلاعات که اجرای آن بسیار ساده و با صرف هزینه نسبتا کم قابل اجراست تا این حد مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد؛ اصول ساده‌ای که عدم رعایت آنها فجایعی از جنس لو رفتن حساب بانکی شهروندان یک کشور 70 میلیونی تمام می‌شود. سال 1386 بود که من مقاله‌ای در مورد اهمیت مدیریت امنیت اطلاعات نوشتم و در اون اشاره کردم که حتی در کشورهایی مانند مصر و مراکش هم دستکم یک شرکت به سراغ پیاده سازی استانداردهایی در این زمینه رفته‌است، اما در کشور ما دریغ از یک شرکت …. در صورتیکه ادعای شرکتهایی مانند شرکت نفت، شرکت گاز، فولاد مبارکه، شرکتهای خودروسازی، بانک مرکزی و برخی دیگر در زمینه داشتن گواهینامه‌های رنگارنگ (که البته از حد پز دادن و قاب کردن آن و نصب در اتاق مدیر عامل فراتر نمی‌رود) به طور عام و فناوری اطلاعات به طول خاص گوش عالم را کر کرده است.

در زمینه گواهینامه‌های دیگر صاحبنظران باید نظر بدهند. اما در زمینه فناوری اطلاعات همین بس که درک مدیران در کشور ما در غایت خود از حد تجهیز بستر شبکه به تجهیزات اکتیو و پسیو گرانقیمت فراتر نمی‌رود. البته در این باب، روی سخن با مدیران بخش خصوصی و صاحبان کسب و کار غیردولتی نیست، زیرا در آن بخش مقتضیات اقتصادی و مالی هر جا که لازم باشد سازمان را به سمت استفاده از بهترین فناوری سوق می‌دهد و هر جا که لازم باشد از صرف هزینه بدون دلیل منطقی خودداری می‌شود.

به نظر من در پس پرده عدم علاقه به تفکر سیستماتیک در مدیران میانی و ارشد سازمانها در ایران و عمل به آنچه در کتابها خوانده و آموخته‌اند معضل بی‌مبالاتی، بی‌مسئولیتی و عدم اعتقاد به ارتباط علم و عمل نهفته است. شاید بتوان گفت عدم اعتقاد به ارتباط علم و عمل منشاء فرهنگی دارد که کمابیش در همه اقشار جامعه ایران مستتر اما موجود است. کمی به دور و بر خود نگاه کنیم و بیندیشیم که افرادی که با بروز مشکل به سراغ کتاب و دستورالعمل و اینترنت می‌روند مقبولترند یا کسانی که تا وقتی مشکلی آشکار نشده و عواقبش دامنگیر نشده، انگار که وجود ندارد و هنگامی که بروز می‌کند به صورت هیئتی و گتره‌ای و با سعی و خطا تنها به رفع و رجوع آن می‌پردازند؟ جواب: گروه دوم. این گروه معمولا از در توجیه مشکلات برمی‌آیند و نابسامانی‌های ناشی از کوته‌بینی و کم‌کاری را نیز به گردن دیگران می‌اندازند. همانگونه که در این مورد نیز رسانه‌ها (احتمالا به منظور صیانت از حیثیت بانک مرکزی) به هیچوجه موضوع را به شکلی تحلیل نکرده‌اند که خدای نکرده افکار عمومی به کوتاهی و قصور بانک مرکزی پی ببرد. به جای بررسی علت این فاجعه، یافتن نواقص و ایرادهای حقیقی و رفع آنها و به جای اینکه مسئول واقعی این فاجعه، رئیس بانک مرکزی، آقای بهمنی، توضیحات قانع‌کننده ارائه کند و از مردم عذرخواهی نماید، بلافاصله شرکت خصوصی فناوران انیاک که مجری خدمات پرداخت الکترونیک و درواقع پیمانکار سیستم بانکی کشور بوده است، مقصر شناخته شده و مجوز فعالیتش لغو می‌شود. چه مضحک! مسلما شرکت فناوران انیاک  از لحاظ فنی در این رابطه مقصر است. اما کجاست خط مشی امنیتی، خط مشی حفاظت از اطلاعات، خط مشی امحای اطلاعات سوخته، خط مشی حفاظت فیزیکی، خط مشی پشتیبانگیری، خط مشی انتخاب و آموزش نیروی انسانی و … ابلاغ شده از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران؟ پیمانکار مجری دستورات و تامین کننده انتظارات کارفرماست. چرا باید دایه عزیزتر از مادر باشد؟ وقتی یکی از بالاترین نهادهای کشور به حدی برای اطلاعاتی با چنین درجه از اهمیت ارزش قائل نیست، پیمانکار بخش خصوصی چه گناهی دارد؟ گناه فناوران انیاک به جز این است که برای قربان شدن در مسلخ این رسوایی و شستن دامان مقصران واقعی انتخاب شده است؟

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 2012/04/17 در Information Technology

 

برچسب‌ها: , , , ,

دم خروس یا قسم حضرت عباس؟

دیروز سه شنبه بیست و هفتم دی ماه، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص شبهات مطرح شده در خصوص اینترنت ملی و مسدود شدن دسترسی به اینترنت جهانی توضیحاتی داد.

ایشان صراحتا اعلام کرد که شبکه ملی اطلاعات به هیچ وجه جایگزین اینترنت نمی‌شود. تقی‌پور ضمن نسبت دادن جاسوسی به موتورهای جستجوگر اینترنت دلیل مدعای خود را آمارهای اعلام شده از این سایتها در خصوص میزان مراجعه به سایتهای اینترنتی، جستجوی واژه‌ها یا عباراتی خاص توسط کاربران مناطق مختلف جهان دانست.

وی گفت: «…به عنوان مثال اعلام می‌کنند مردم ایران در هفته یا روز مشخصی از کدام کلمات یا واژه‌ها بیشتر استفاده کرده‌اند که این مفهومش آن است که آنها دائم در حال کنترل و رصد اطلاعات کاربران هستند هرچند این ظاهر قضیه است اما پشت پرده با سرقت اطلاعات مردم اقدامات جاسوسی و اهداف شومشان را دنبال می‌کنند.»

به نقل از همشهری آنلاین، تقی پور با اشاره به راه اندازی موتورهای جستجوی بومی به مهر گفت: «برای حفظ امنیت و مسدود کردن راه‌های درز اطلاعات مردم کشورمان چندین گروه غیردولتی روی موتورهای جستجوی داخلی در حال فعالیت هستند تا در قالب شبکه ملی اطلاعات راه‌اندازی شود و مردم با اطمینان خاطر بیشتری از آن استفاده کنند…. با راه اندازی موتورهای جستجوی بومی از بسیاری از آسیب‌ها و مسائل امنیتی که کوچکترین آن به سرقت رفتن و مخدوش شدن اطلاعات حریم شخصی و خانوادگی افراد است جلوگیری به عمل می‌آید.»

به نظر من، بر اظهارات آقای تقی‌پور سوالات و مواردی مترتب است:

1. ایشان ظاهرا از نحوه گردآوری اطلاعات و جزییات جستجوی کاربران و کاربردهای آن اطلاع درستی ندارند. گوگل، بزرگترین موتور جستجوی اینترنتی، سالهاست که سوابق جستجوی کاربران را نگهداری و تحلیل می‌کند. تحلیلی که روی آدرس آی‌پی مورد استفاده، عبارات جستجو و غیره صورت می‌پذیرد، در مواردی مانند افزایش دقت جستجو و کمک به هدایت کاربر به نتایج مرتبط‌تر، پی‌ریزی و تکامل جستجویی هوشمندانه‌تر و ایجاد توانایی درک حقیقی موضوع مورد نظر کاربر و البته در کنار اینها کمک به بازاریابی و تبلیغات گوگل کاربرد دارد.

البته نمی‌توان منکر این شد که در مواقع لزوم این اطلاعات قابلیت استفاده امنیتی نیز دارند. اما امنیتی دیدن این مقوله می‌تواند به عرصه‌های دیگر نیز تسری داده شود. امنیتی دیدن تمامی تراکنشهای بانکی کاربران با استفاده از کارتهای عضو شتاب یا کارتهای اعتباری بین‌المللی یک نمونه از این عرصه‌هاست. از نمونه‌های دیگر آن می‌توان به تراکنشهای اینترنتی، پرداخت قبوض و عملیات بانکی با استفاده از اینترنت، وجود دوربینهای راهنمایی و رانندگی، دوربینهای حراست در مترو و سایر اماکن اداری، تجاری، عمومی و خصوصی، ثبت سوابق خرید بلیط اتوبوس و هواپیما و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. آیا تا کنون کسی از یک شرکت هواپیمایی به خاطر ثبت و ضبط سوابق مسافر شکایت کرده؟ آیا تاکنون کسی از بانک مرکزی با ادعای نقض حریم خصوصی افراد در هنگام انجام خرید با استفاده از دستگاه POS شکایت کرده؟ آیا کسی از راهنمایی و رانندگی با ادعای ضبط تصویر سرنشینان خودرو شکایت کرده؟ آیا اصولا چنین شکایتی بامعنی و معقول است؟ آیا کسی می‌تواند از مخابرات به دلیل علم به ریز مکالمات مشترکان شکایت کند؟

حضور در فضای سایبر نیز علاوه بر اینکه اسباب راحتی، تفریح، تحقیق و خیلی موارد مثبت و پسندیده دیگر را برای کاربر فراهم می‌کند، نتایج طبیعی‌ای هم در بر دارد. اولین نتیجه طبیعی و غیرقابل حذف حضور در اینترنت به جا گذاشتن ردپای دیجیتال است. وجود این ردپا، هرچند بعضا مشکلاتی برای کاربران فراهم می‌کند و در برخی موارد می‌تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد، اما این بدان معنا نیست که در هیچ فعالیت اینترنتی نباید از ما ردی باقی بماند. این درست مانند آن است که انتظار داشته باشیم وقتی از منزل خارج می‌شویم، دیده نشویم. اینکار، شاید در شرایط خاصی معقول یا لازم باشد، و البته حق هر کسی است که حتی تردد روزانه خود را نیز مخفی کند. اما آیا شما حاضرید برای آمد و شد هر روز خود دست به مخفی‌کاری بزنید؟ آیا اصولا و عقلا چنین کاری لازم است؟

2. تاکنون هیچ شخص، نهاد یا سازمانی در هیچ کجای دنیا از گوگل یا سایتهای مشابه به دلیل log کردن آی‌پی یا عبارات مورد جستجو شکایت نکرده است. بنابراین، این موضوع اساسا از نظر کسی مشکل‌ساز نیست. یادم هست که موتور جستجوی cuil در بدو ظهور همین مسئله را به عنوان نقض حریم کاربران بزرگ کرد و قصد مقابله با آن را داشت. اما در همان زمان هم این گفته چندان مورد توجه قرار نگرفت و حتی مخالفانی هم داشت. ثبت شدن ترافیک و ردپای کاربر یک نتیجه طبیعی استفاده از فناوری نوین است. خدماتی که این کار به بشریت، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و علم ارائه می‌دهد، بیش از مضرات آن است. مزایایی که در پیش‌بینی گرایش کاربران –مثلا به یک فیلم سینمایی یا یک کاندیدای خاص انتخابات- وجود دارد، یا در تشخیص سریعتر از قبل اپیدمی بیماریهای فصلی، ترسیم نمودارها و تهیه گزارشهای فوق العاده دقیق و ملموس از فعالیتهای اقتصادی و علمی (data visualization) وجود دارد، و آنچیزی که تحت عنوان داده عظیم (Big Data؛ رجوع شود به Poplular Science، نوابر 2011) به اینترنت روح بخشیده است، غیرقابل انکارتر از آن است که وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات کشورمان با ادبیاتی سخیف و جملاتی که شاید فقط شنونده عادی و آمی یک مصاحبه خبری را گمراه کند، زیر سوال ببرد.

3. معلوم نیست آقای وزیر چرا موتورهای جستجوی داخلی را (که هنوز وجود خارجی ندارند و خدا می‌داند چه زمان و چگونه آماده خواهند شد) امین اطلاعات و آنچه که وی «حریم خصوصی کاربر» نامیده است می‌داند! آیا مخابرات که در حال حاضر با ارسال کوکی روی رایانه کاربران اینترنت توفیق اجباری مشاهده صفحه زیبای peyvandha.ir را نصیب آنان می‌کند، می‌تواند حافظ اطلاعات شخصی و حریم کاربران ایرانی باشد؟ چرا موتورهای جستجوی بومی خود سارق اطلاعات کاربران ایرانی نباشند؟ چه پشتوانه‌ای برای عدم انجام آن وجود دارد؟ (در باب موتورهای جستجوی ایرانی، سری به سایت ریسمون بزنید) البته از تلاش مقدس نهادهای خدوم برای سرقت حساب کاربری و گذرواژه کاربران ایرانی جیمیل در ماههای گذشته بگذریم که تجلی کاملی از معنی امانتداریست.

آقای وزیر! ما در قرن بیست و یکم زندگی می‌کنیم. ما به خوبی و بیش از شما الزامات، مزایا، معایب، فرصتها و تهدیدهای زندگی در عصر خود را می‌دانیم. ما قیم نمی‌خواهیم!

 
2 دیدگاه

نوشته شده توسط در 2012/01/18 در Information Technology

 

برچسب‌ها: , , , ,

مراقب میزان استفاده از اینترنت باشید

از بازیهای مجازی گرفته تا شبکه‌های اجتماعی، از iPhone تا BlackBerry*، ما با فناوری آنلاین احاطه شده‌ایم و این فناوری ما را به اعتیاد خود در آورده است.

چه زمان می‌توان گفت علاقه وافر ما به فناوری اینترنت به محدوده زیان‌آور و اعتیاد نزدیک شده است؟ این سوالی است که ذهن قانونگذاران و کارشناسان بهداشت و سلامت را به خود مشغول کرده است.

به نظر برخی افراد، اینکه فناوری ممکن است اعتیادآور باشد اساسا اشتباه است. (مطلب کوتاه با عنوان «استفاده یا سوء استفاده؟» را بخوانید.) باید دید این طرز تفکر در عمل هم قابل قبول هست یا نه. در تابستان سال گذشته دادگاهی در هاوایی شکایت یک مرد 51 ساله آمریکایی علاقمند به بازیهای آنلاین از یک شرکت تولیدکننده بازیهای آنلاین را وارد دانست و دستور به ادامه روند دادرسی داد. موضوع شکایت این مرد از شرکت کره‌ای NC این بود که به وی در مورد میزان اعتیادآور بودن این بازی هشداد داده نشده بود. او بنابر ادعای خودش، از سال 2004 حدود 20 هزار ساعت وقت صرف بازی آنلاین Lineage II کرده است.

موضوع اعتیاد به اینترنت زمانی جدیتر گرفته شد که تعدادی از روانشناسان گروهی از طرفداران بازیهای آنلاین از کره جنوبی را که به دلیل اعتیاد به بازی StarCraft تحت درمان بودند را انتخاب نمودند و با استفاده از اسکنرهای ام آر آی میزان تغییر میزان فعالیت مغز آنها را بررسی نمودند. پری رنشاو (Perry Renshaw) از موسسه مغز دانشگاه یوتا در آمریکا و همکارانش دریافتند که زمانی که به داوطلبان بخشی از بازی نمایش داده می‌شود، فعالیت مغز در سه قسمت مجزای مغز افرادی که جزو گروه معتادان به بازی هستند، نسبت به گروه افراد عادی، به شدت افزایش پیدا می‌کند. بعد از یک دوره شش هفته‌ای درمان با داروی ضدافسردگی بوپروپیون (bupropion)، فعالیت مغزی افراد معتاد وقتی که قسمتهایی از بازی به آنها نمایش داده می‌شد، کمتر شد و در ادامه منجر به کاهش اشتیاق آنها به انجام بازی شد.

فقط بازیهای آنلاین نیستند که اجتناب از آنها در اینترنت دشوار است. یک روانشناس متخصص در زمینه مشکلات نوجوانان به نام ریچارد گراهام اولین کلینیک تخصصی درمان اختلالات روانی و رفتاری ناشی از تحصولات تکنولوژیک را راه اندازی کرده است. او چند گروه در معرض آسیب را شناسایی کرده است که می‌توان آنها را بر اساس جنسیت به دو گروه کلی تقسیم کرد. وی چنین توضیح می‌دهد: «یک گروه مردان جوان هستند که علاقه مفرطی به بازیهای آنلاین مانند World of Warcraft از خود نشان می‌دهند. زنان و دختران جوان هم معمولا جذب شبکه‌های اجتماعی و سیستمهای پیامرسان می‌شوند و نمی‌توانند در برابر این سرگرمیها خود را کنترل کنند.»

یک نظرسنجی که در بریتانیا انجام شد، شدت علاقه به رسانه‌های وابسته به صفحه نمایش (screen-based media) نشان می‌دهد. این نظرسنجی نشان می‌دهد که با انجام چند کار به صورت همزمان (multitasking) هر انگلیسی به طور متوسط هشت ساعت و چهل و هشت دقیقه وقت را با فشردن در هفت ساعت وقت روزانه صرف استفاده از رسانه‌های وابسته به صفحه نمایش می‌کند. این میزان در افراد 16 تا 24 ساله خیلی بیشتر است. آنها در طول روز، نه ساعت و نیم بازی و کار با رایانه و کنسولهای بازی را در زمان شش ساعت و نیم انجام می‌دهند.

گراهام می‌گوید: «ما در میانه یک انقلاب تکنولوژیک قرار داریم و دقیقا نمی‌دانیم این تحول چه تاثیراتی بر ما خواهد داشت. من با این نظر که فناوری یکسره بد است موافق نیستم- چرا که فواید غیرقابل انکاری برای ما دارد- اما باید فکری به حال دسترس پذیری آن کرد. فناوری در حال حاضر بیش از مواد مخدر در دسترس است.»

کلینیک گراهام یکی از کلینیکهای جدیدی است که برای کمک به افرادی تاسیس شده که استفاده از فناوری در حال تخریب روابط، تحصیلات یا سلامتی آنان است. برنامه کلینیک این است که این افراد قادر را سازیم تا تعادل را به زندگی خود بازگردانند. هدف اصلی این کلینیک که سال پیش در لندن افتتاح شد، نوجوانان است. البته همکار روانشناس گراهام، نرینا راملاکان (Nerina Ramlakhan) بیشتر روی مشکلات بزرگسالان تمرکز کرده است. خودش به شوخی می‌گوید کارش ترک دادن کارمندان و پشت میزنشینهایی است که به بازی با گوشی BlackBerry معتاد شده‌اند.

گراهام می‌گوید یکی از جذابیتهای بازیهای مجازی برای نوجوانان این است که راهی ساده‌تر برای خوب جلوه دادن خود و مورد توجه همسالان قرار گرفتن پیش پای آنها قرار می‌دهد. به نظر وی: «پیشرفت حاصله بعد از سه روز کامل بازی WoW (مخفف World of Warcraft) خیلی بیشتر از دو سال درس خواندن برای یک نوجوان نمود دارد.» برخی افراد زمانی که در دنیای واقعی و در زمینه‌هایی مانند ورزش یا امتحانات با شکست مواجه می‌شوند، به دنیای مجازی روی می‌آورند.»

از این بین، بعضی نمی‌توانند خود را از این دنیا جدا کنند و به مرور دچار افسردگی، تشویش، نگرانی و پریشانی می‌شوند. اما اگر بتوانند آن را کنار بگذارند، ظرف دو یا سه روز بهتر می‌شوند.

چین و کره جنوبی راه حل‌های سختگیرانه‌ای برای مداوای معتادان به بازیهای رایانه‌ای در پیش گرفته‌اند. به گفته گراهام، درمان آنها شامل ماهها تمرین و ورزشهای سخت فیزیکی مانند دوران خدمت سربازی است. این کار آنها را تبدیل به افرادی بی‌عاطفه و ایرادگیر می‌کند. البته در مورد بعضی افراد، اشتیاق به انجام بازی‌های رایانه‌ای آنچنان زیاد است که اتخاذ چنین سیاستهایی ناگزیر است.

راملاکان رشد استفاده از اولین رایانه‌های خانگی را از دهه 1980 مورد بررسی قرار داد. سپس به عصر تلفنهای همراه در دهه 90 رسید و تاثیر آنها را روی بانوان مراجعه کننده به کلینیک مورد بررسی قرار داد. او می‌گوید خواب اولین قربانی اعتیاد به فناوری در بزرگسالان است. به عقیده وی: «این افراد معمولا جایی بین آدرنالین تا کافیین سیر می‌کنند. استراحت نمی‌کنند و به دلیل اشتیاق به انجام بازی از خوردن وعده‌های غذایی صرفنظر می‌کنند. در نتیجه سطح انرژی بدن افت می‌کند و دچار کمخوابی می‌شوند. در ضمن، افزایش وزن نیز پیدا می‌کنند.»

این توضیحات به طرزی باورنکردنی یادآور نوشته‌های ژوزف وایزن باوم (Joseph Weizenbaum)، پیشگام هوش مصنوعی، هستند. او در سال 1976 از اینکه می‌دید چگونه برنامه نویسان رایانه با قهوه و نوشابه روز را به شب می‌رسانند و روی کاناپه می‌خوابند، ابراز شگفتی می‌کرد. اما در زمان ما، به نظر می‌رسد که با وجود توامان فناوریهایی که در همه جا به چشم می‌خورند و طبیعت مستعد انسان، باید انتظار قربانیان بیشتری را داشته باشیم.

استفاده یا سوء استفاده؟

 تقریبا از بدو ظهور فناوری اطلاعات، این بحث که آیا اعتیاد به آن ممکن است یا نه مطرح بوده است. یک تعریف از اعتیاد رفتاری، بروز متناوب اشتیاق مفرط به رفتار خاصی است که ممکن است آثار مشخصی روی سلامت فرد داشته باشد (در این باره، مصادیق زیادی از استفاده افراد از اینترنت وجود دارد.).

البته مفهوم اعتیاد رفتاری مورد پذیرش همگان نیست. مرجع روانشناسی (راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکان آمریکا در اختلالات روانی) عبارت «اختلال در کنترل علاقه» را برای این مشکل ترجیح می‌دهد و آنرا از اعتیاد فیزیکی مانند اعتیاد به الکل یا کوکایین جدا می‌کند.

این سوال که آیا اعتیاد به اینترنت باید در ویرایش بعدی فهرست اختلالات (DSM-5) گنجانده شود یا نه، در حال حاضر بحث داغ جامعه روانشناسان است. بعضی مانند روانشناس جرالد بلاک (Jerald Block) از پورتلند در آمریکا معتقدند که معتادان به اینترنت همان رفتاری را از خود نشان می‌دهند که سایر معتادان بروز می‌دهند؛ مانند استفاده مفرط، نشانه‌های زمان ترک و آثار منفی اجتماعی.

برخی مانند رونالد پایز (Ronald Pies)، از دانشکده پزشکی دانشگاه تافتس (Tufts) در بوستون، معتقدند که مطالعات دقیق به میزان لازم روی اعتیاد به اینترنت انجام نشده تا به ما نشان دهد نشانه‌های زمان ترک ریشه‌های روانی دارند. پیروان این نظریه معتقدند که آثار منفی اجتماعی که به استفاده بیش از حد از اینترنت نسبت داده می‌شوند، ممکن است علل ریشه‌ای دیگری مانند افسردگی، یا اختلال اشتیاق مفرط داشته باشند.

——————————————————

* در متن اصلی، به دلیل علاقه مفرط کاربران BlackBerry به استفاده از آن، به جای این عبارت از عبارت CrackBerry استفاده شده که پیشوند crack- تداعی کننده یک نوع ماده مخدر شیمیایی است. استفاده از این عبارت جهت اشاره به BlackBerry در ادبیات عامیانه رواج دارد.

*****

ماهنامه دانشمند، شماره 577، آبان 1390

منبع: نیوساینتیست، 11 سپتامبر 2010 ، اصل این مقاله با عنوان «Beware the Irresistable Internet» در هفته نامه نیوساینتیست به چاپ رسیده است.

مترجم: بابک باقرزادگان

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 2012/01/06 در Information Technology

 

برچسب‌ها: , , , , ,

اندر احوالات دلار، اینترنت و فیلترینگ

حدود یکماه از اختلالات عجیب و غریب اینترنت در ایران میگذره و مثل خیلی مواقع دیگه و خیلی موارد دیگه کسی پاسخگو نیست. کشور ما کشوریست که یک بار در یکی از میادین شلوغ پایتختش انسانی را با چاقو میکشند و همگان جان دادنش را با بی غیرتی تمام نظاره میکنند و یک بار به خاطر حجاب یک دختر یا یک مادر جوان هزار تا مامور و مفتی و محتسب پیدا میشه و رگ غیرت ملتی ورمیقلمبه و میزنه بیرون. یکی از چیزهای جالب مملکت ما همین تناقضهاست.

قاعدتا خیلی از کاربران اینترنت اطلاعات فنی در مورد اینترنت و جزییات کار اون ندارند و شاید متوجه کند شدنها و اختلالاتی که عمدی و مصنوعیه نشن. خیلی وقتها کاربران عادی گمان میکنن که کامپیوترشون مشکلی داره یا یه مشکل عادی رو اینترنت یا پهنای باند مورد استفاده‌شون به وجود اومده. غافل از اینکه تقریبا در بیشتر مواقع login کردن به یاهو و جیمیل با کندی روبروست. یعنی مشخصا کسی در وسط راه در حال capture کردن بسته‌های ارسالی و احتمالا تلاش برای سر در آوردن از محتوای اونهاست (به خصوص رمز عبور کاربران). حال مسئولین عزیز که به خاطر چیزهای بی‌اهمیت این همه خبرساز میشن و مسایل پیش پا افتاده رو تو بوق و کرنا میکنن و همه‌شون یک پا فیلسوف و متفکرن، پیداشون نیست که بیان و در مورد این اینترنت بیچاره توضیحی بدن.

اگه از ارتباط «اوضاع و احوال سیاسی، انرژی هسته‌ای، تحریمها » و «سرعت اینترنت در ایران» یه معادله رگرسیون بنویسیم، ارتباط و همبستگی عجیبی بین این دو مشاهده میشه. یعنی انگار هر وقت اخبار بدی به گوش میرسه، رییس فیلترینگ مخابرات هم عصبانی میشه و شیر فلکه اینترنت مملکت رو می بنده. حالا بسته به شرایط و میزان عصبانیت بعضی وقتها کم میبنده، بعضی وقتها زیاد؛ بعضی وقتها هم کلا میبندتش و ما مجبوریم سماغ بمکیم. مثل روزهای انتهایی بهار دل‌انگیز 88 که حتی ssh هم بسته شده بود و شرکتهای بزرگی مثل parsonline نمیتونستن به سرورهاشون تو کشورهای دیگه وصل شن.

اینبار اما، زمزمه‌های راه اندازی اینترنت ملی به گوش میرسه.؛ اینترنت حلال؛ اینترنت پاک؛ پاک از اونچیزی که عالیجناب ناپاک تشخیص میده. در این صورت، با راه اندازی اینترنت ملی و محاصره کاربران اینترنت در میان دیوار بلند مخابرات و وجود تنها یک راه تردد به اینترنت جهانی، فقط کافیه اون آقاهه که شیر فلکه دستشه خیلی عصبانی بشه و شیر اینترنت رو کاملا ببنده. اونوقت دیگه ایمیل یاهو و جیمیل و سایتهای خارجی رو باید تو خواب دید. در حالت خوشبینانه هر وقت تحریم جدیدی علیه ایران تصویب بشه یا گند جدیدی بالا بیاد، باید چند روزی با این سایتها خداحافظی کنیم. در حالت بدبینانه هم باید بگیم به امید دیدار یاهو، به امید دیدا جیمیل و … و باید دست به دامن سایتهایی مثل mail.haji.ir یا mail.seyed.ir بشیم (البته این آدرسها تراوشات ذهن نویسنده است. فعلا خیلی جدی نگیرید. اما اگه این دامینها رجیستر نشده، رجیسترشون کنید. ممکنه چند وقت دیگه بیان سراغتون و با قیمت گزافی اونها رو ازتون بخرن). این تو بمیری، دیگه از اون تو بمیریها نیست. اگه اینطور بشه، دیگه آب پاکی روی دست کاربران اینترنت ایران ریخته میشه و باید با موازین ضداخلاقی و غیرشرعی خداحافظی کنیم!

شاهکار جدید مسئول شیرفلکه مذکور، فیلتر کردن سایت mesghal.ir بود که خیلی جالب و مضحک به نظر میرسه. تنها جرم این سایت بخت برگشته که شاید پربیننده ترین سایت برای رصد قیمت ارزهای رایج و طلاست، ارائه آنلاین و لحظه به لحظه قیمت دلار، طلا و سایر ارزها تو این روزهای بحرانیست؛ روزهایی که به قول عالیجناب همه باید در برابر دشمن متحد باشیم. فکر میکنم نیازی به توضیح بیشتر در حماقتی که در پس تفکر عالیجنابان هست نباشه. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل….. از همه اینها دردناکتر برای من این بود که شنیدم یکی از دوستان نزدیک و همکلاسیهای سابقم در شرکت کنترل شیرفلکه پیش اون آقاهه کار میکنه. آخه شما بگید، این حقوقا حلاله؟

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 2012/01/04 در Information Technology, متفرقه

 

نامه‌ای به استیو جابز که دیگر در این جهان نیست

با سپاس از دوست بسیار عزیزم، علی اکبر قزوینی، به خاطر این مطلب.

 

استیو عزیز

سلام

نمی‌دانم می‌دانی یا نه، اما از ۶ اکتبر ۲۰۱۱، یعنی درست همین روزی که الان اینجا در تهران به نیمه‌شب رسیده، جهانِ ما تو را کم دارد. می‌دانم که می‌دانی. خیلی زودتر از اینها می‌دانستی. همان زمان که داشتی نامۀ استعفایت را می‌نوشتی می‌دانستی. همان زمان که با بدن نحیف و تکیده‌ات در خرداد امسال روی صحنه رفتی و از نسل بعدی سیستم‌ عامل مک و iOS و iCloud گفتی می‌دانستی. پارسال که با خوشحالی روی صحنه آمدی تا مراسم معرفی آی‌پد ۲ تو را کم نداشته باشد هم می‌دانستی. می‌دانم که حتی آن روز که در گاراژ خانه‌تان با استیو وازنیاک رویای سال‌های پیشِ رو را در ذهن تصویر می‌کردید هم می‌دانستی.

استیو عزیز،
تو بهتر از هر کسی دریافته بودی که فرصت زندگی در این جهانی که از وقتی چشم باز کرده‌ایم خودمان را در آن یافته‌ایم، کوتاه‌تر از آن است که بخواهیم آن را صرف امور نازل کنیم. تو این را می‌دانستی که وقتی از اپل اخراجت کردند -از شرکتی که تو بنیانش را گذاشته بودی- رفتی و آن‌قدر درخشیدی که باز همان اپل نتواند تو را نادیده بگیرد.

استیو عزیز،
تو شاید فقط ۵۶ سال در این جهان زندگی کرده باشی، اما به اندازۀ چند برابر این زمان، جهان ما را تغییر داده‌ای. فقط در ۱۰ سال گذشته، آن‌قدر جهان را تغییر داده‌ای که باور کردنش هم مشکل است که این همه پیش رفتن به جلو فقط در ۱۰ سال اتفاق افتاده باشد. تو می‌دانستی که برای چه در این جهان هستی. تو ماموریت‌ات را دریافتی و کامل انجام دادی. برای تو گوشه‌ای افتادن بی‌معنا بود. برای همین بود که وقتی فهمیدی آن‌طور که دلت می‌خواهد نمی‌توانی موثر باشی، بیشتر صبر نکردی و جسم پُردردت را ترک کردی.

استیو عزیز،
حتی رفتن‌ات را هم به روش خودت انجام دادی. شرکتی را که مثل پروراندن و تناور کردن یک نهال برای رشدش زحمت کشیده بودی (که حالا باغستانی شده)، به تواناترین افراد سپردی و فرصت دادی تا همۀ ما دربارۀ این کارت، دربارۀ نقش‌ات در دنیای فناوری، و دربارۀ شخصیت و نبوغ بی‌نظیرت بگوییم و بنویسیم. حتی صبر کردی تا حمایت معنوی‌ات همچنان پشت سر تیم کوک و سایر مدیرانت باشد و آنها آی‌فون بعدی را معرفی کنند و بعد بروی. این همه برنامه‌ریزی دقیق را فقط کسی مثل تو می‌توانست انجام بدهد.

استیو،
صبح وقتی پیام رفتن‌ات را گوشی موبایلم -آی‌فون ۴ای که محصول خیال‌پردازیِ خلاقانۀ تو بوده- گرفتم، دلم به هم پیچید، حالم بد شد و اشک بی‌اختیار از چشمانم سرازیر شد. هرگز رفتن‌ات را به این زودی انتظار نداشتم. خبرها را روی همان آی‌فون، روی آی‌پد و روی همین مک که الان دارم این نامه را برایت می‌نویسم، دنبال می‌کردم. روی دستگاه‌هایی که محصول خرد غیرعادی تو بوده‌اند. امروز بارها وقتی به نبودنت فکر کردم دلم گرفت و چشم‌هایم خیس شد. عکس تو هنوز روی دیوار اتاقم است که به پیشِ رو -به آینده‌ای روشن- اشاره می‌کنی. اغراق نمی‌کنم: بارها با دیدن عکس تو به ادامۀ زندگی امیدوار شدم. در دنیایی که پر از آدم‌های ناقص‌العقلی مثل قذافی و اسد و رهبر کرۀ شمالی است، خوشحال بودم که تو هستی؛ و حضورت و این تعهدت به پیش بردن مرزهای توانایی آدم‌ها، دلگرم‌ام می‌کرد. حالا اما تو نیستی و دیگر باید به زندگی در دنیای بدون استیو جابز عادت کنیم.

استیو نازنین،
جای خالی تو در این جهان هیچ‌وقت پر نمی‌شود. نه، منظورم این نیست که بهتر از تو یا نوابغ دیگر نخواهند آمد. دنیا به حرکتش ادامه می‌دهد. اما تو، خودِ خودِ تو، موجودیتی بودی منحصر به خودت. همان‌طور که جای خالی مولانا، سهراب سپهری، گاندی، فردوسی، شکسپیر، تالستوی، گوته، حافظ، باخ، اینشتین، نیوتن، موتسارت و خیلی‌های دیگر هرگز پر نخواهد شد. می‌دانی چرا؟ می‌دانی. چون شما اثر خودتان را در این جهان گذاشتید. اثری که متعلق و منحصر به خودتان بود. اثری که وقتی آدم به تاریخ نگاه می‌کند، می‌بیند بین آمدن و رفتن شماها، جهان تغییرات مثبتی کرده است. من سهراب را هرگز ندیده‌ام، اما وقتی شعرهایش را می‌خوانم دلتنگ حضورش می‌شوم. موسیقی باخ روح مرا به پرواز درمی‌آورد و با خودم می‌اندیشم چرا این انسان دیگر در این جهان نیست. مولانا قرن‌ها پیش این جهان را ترک کرده و هنوز در سماعِ غزل‌های شورانگیزش جای خالی حضورش را در این جهان مادی حس می‌کنم. و تو، قرن‌ها هم که بگذرد اثر شگرفی که بر این جهان گذاشتی فراموش نخواهد شد و جهان همیشه دلتنگ حضورت خواهد بود.

استیو عزیز،
من هم همیشه فکر کرده‌ام باید در طول زندگی‌ام در این جهان کاری بکنم که فقط قرار بوده من انجامش بدهم. کاری که رنگ و اثر مرا داشته باشد. کاری که تغییر مثبتی در جهان ایجاد کند، به آدم‌ها کمک کند و برایشان الهام‌بخش باشد و با رفتن جسم مادی‌ام تمام نشود. خودت هم می‌دانی کسانی که این‌طور فکر و زندگی می‌کنند، در دنیای آدم‌های عاقل زندگی دشواری دارند. تو این بخت بلند را داشتی که اثرت را بگذاری و آن را چنان با موفقیت‌های مالی ترکیب کنی که دیگران دیوانگی‌های تو را نوعی نبوغ توصیف کنند. این تفاوتِ خردمندانۀ تو، این دیوانگی عاقلانۀ تو، این خرد غیرعادی‌ات، چیزی است که امیدوارم همچنان از آن الهام بگیرم تا زمانی که لحظۀ رفتن من رسید، بر عمر رفته تاسف نخورم.

لحظۀ دیدار نزدیک است

دوستدارت
علی
بامداد جمعه ۱۵ مهر ۱۳۹۰
تهران، ایران

 
۱ دیدگاه

نوشته شده توسط در 2011/10/07 در Information Technology, متفرقه, مدیریت

 

خداحافظ قهرمان

استیو جابز مرد رویایی من است. وجود ویژگیهایی مانند ایده آل گرایی، استقامت و پایداری در کنار خلاقیت و هوش سرشار از او مردی ساخت که از شکستهایش نردبان پیروزی ساخت. در مورد او مطالب زیادی نوشته شده است. در ادامه مطلبی را که دنیای اقتصاد در مورد این ابرمرد دنیای آی تی چاپ کرده است، نقل قول می‌کنم:

خداحافظ آقاي اپل

استیو وزنیاک: او بزرگترين مدير دوران ما بود.
پاول آلن: جابز بزرگترين مبتكر صنعت آي‌تي است.
رندل استفنسون: جابز با استعدادترين كارآفرين و خلاق‌ترين فكرها است.
خبر ساده بود. استیو جابز استعفا داد. خبری که در سه روز گذشته دنیای اینترنت را زیر و رو کرد و بیشترین حجم مطالب، خبرها، تحلیل‌ها و حتی فیلم‌ها و عکس‌ها را به خود اختصاص داد. خبری که طرفداران اپل را در بهت فرو برد. همانطور که پیش از این نیز پیش‌بینی می‌شد انتشار این خبر برای یک روز سهام اپل را با بحران مواجه ساخت. چهارشنبه گذشته، مدیر رویایی و دوست داشتنی دنیای تکنولوژی با ارسال نامه‌ای به همکاران خود در شرکت اپل سرانجام استعفا داد.
جابز در نامه خود اینگونه نوشته است: «من همیشه گفته‌ام اگر روزی فرا برسد که دیگر قادر به انجام وظایف‌ام به عنوان مدیرعامل اپل نباشم اولین فردی خواهم بود که شما را مطلع خواهم کرد. متاسفانه این روز فرا رسیده است. من از مدیرعاملی اپل استعفا می‌دهم و در صورتی که هیات مدیره صلاح بداند به عنوان رییس هیات مدیره و مسوول کارمندان خواهم بود.
من شدیدا توصیه می‌کنم که به موفقیت‌هایمان با تیم کوک به عنوان مدیرعامل جدید اپل ادامه دهیم و معتقدم روشن‌ترین و بهترین روزهای اپل هنوز در مقابل‌اش قرار دارد. من بهترین دوستان دوران زندگی‌ام را در اپل ملاقات کرده و از شما به خاطر سال‌ها کار مشترک در کنارتان تشکر می‌کنم. امضا: استیو»
استیو جابز در چند سال گذشته با سرطان لوزالمعده دست به گیربان بوده است. او طی چند سال گذشته چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته که همین امر باعث شد تا او در یک دهه گذشته چندین بار به مرخصی‌های طولانی مدت برود. این بار درحالی که گمانه‌زنی‌ها از تشدید بیماری او حکایت دارد، اما مسوولان اپل می‌گویند استعفای او هیچ ارتباطی با بیماری او نداشته و حال جسمانی او هم اکنون مساعد است.
در حالی که جابز این بار تیم کوک را به عنوان جانشین خود معرفی کرده است، اما بسیاری از تحلیل گران نسبت به سرنوشت اپل مردد هستند؛ چرا که به اعتقاد بسیاری مدیريت این شرکت بیشتر فرد محور بوده و همواره اوضاع اپل پس از هر بار ظاهر شدن استیو در کنفرانس مک ورد روندی رو به رشد به خود می‌گرفته است. حتی اگر قرار باشد مجری این کنفرانس بد لباس‌ترین مدیر دنیای تکنولوژی باشد.
پس از این استعفا، تیم کوک مدیرعامل جدید اپل بدون معطلی و در نخستین روز کاری خود در اپل به عنوان مدیرعامل اپل نامه‌ای خطاب به کارکنان این شرکت نوشت. کوک در این نامه ضمن تمجید از استیو گفته است: پیوستن به اپل و استیو جابز بهترین تصمیم زندگی من بود و تلاش می‌کنم که مسیر و خط مشی او را برای آینده اپل مد نظر قرار دهم.
مدیرعامل جدید اپل همچنین در نامه خود نوشت: استیو جابز یک مدیر بی‌مانند بوده است و من می‌خواهم اطمینان دهم که اپل این مسیر را تغییر نمی‌دهد. استیو شرکت و فرهنگی درست کرده که مانندی در هیچ جای دیگر ندارد و ما می‌خواهیم همچنان بهترین محصولات را ارائه دهیم.
جابز کیست؟
استیون پل جابز (به انگلیسی: Steven Paul Jobs) در ۲۴ فوریه ۱۹۵5 به دنیا آمد. او فرزند «جوآنی سیمپسون» و پدری سوری و مسلمان به نام «عبدالفتاح (جان) جندلی»، استاد دانشگاه در زمینه علوم سیاسی است. او در شهر گرین‌بی در ایالت ویسکانسین ایالات متحده به دنیا آمد. به دلیل اینکه پدر و مادر او زوجی ازدواج نکرده بودند و در آن زمان داشتن فرزند برای چنین زوجی از نظر جامعه قابل قبول نبود، استیون پاول برای پذیرفتن به فرزند خواندگی از سوی زوجی دیگر معرفی شد. خیلی زود پس از تولد، زوج دیگری به نام «پاول و کلارا جابز» از اهالی شهر ماتِین ویو در سانتاکلارای کالیفرنیا، او را به فرزندی پذیرفتند. نام کلارا جابز قبل از ازدواج کلارا‌هاکوپیان بود. این زوج وی را «استیون پاول» نام گذاشتند. پدر و مادر اصلی او بعدها ازدواج کردند و خواهر تنی جابز را به دنیا آوردند. وی مونا سیمپسون نام دارد و رمان‌نویس است. ازدواج پدر و مادر تنی جابز چند سال بعد با طلاق پایان گرفت. تا به امروز جابز از اینکه پاول و کلارا جابز را والدین ناتنی‌اش بخوانند، بیزار است و ترجیح می‌دهد که ایشان تنها به‌عنوان «والدین» او خوانده شوند.
در سال ۱۹۷۲، جابز از دبیرستان «هومستید» در شهر کوپِرتینو در کالیفرنیا فارغ‌التحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورِگن ثبت نام کرد اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد. سال‌ها بعد زمانی که در یک مراسم فارغ‌التحصیلی در سال ۲۰۰۵ در دانشگاه استنفورد سخنرانی می‌کرد، گفت که حتی پس از انصرافش از ادامه تحصیل در کالج رید باز هم سر کلاس‌ها – از جمله کلاسی درباره خوشنویسی حاضر می‌شده است. او در مورد این کلاس گفت: «اگر گذر من به این یک کلاس در کالج نمی‌افتاد، مک هیچ‌وقت دارای قلم‌های رایانه‌ای متفاوت و فاصله‌های مناسب نسبی نمی‌بود.»
در زمستان ۱۹۷۴، او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلسات «انجمن رایانه هوم‌بِرو» را آغاز کرد. جابز شغلی به عنوان یک تکنسین در شرکت آتاری، سازنده‌ رایانه و دستگاه بازی رایانه‌ای که آن روزها محبوب بود، یافت.
در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک ۲۶ ساله بودند، شرکت رایانه‌ای اپل را در پارکینگ خانواده جابز، بنیان گذاشتند. اولین رایانه شخصی‌ای که جابز و وزنیاک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت. قیمت این رایانه ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود.
همزمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالش‌طلبیدن جان سِکولِی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تطمیع کرد که به‌عنوان مدیرعامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: «می‌خواهی که باقی زندگی‌ات را صرف فروختن آب‌-شکر بگذرانی، یا می‌خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟».
سال ۱۹۸۴ سال معرفی رایانه‌ مکینتاش بود. این رایانه اولین رایانه‌ای بود که واسط گرافیکی کاربر داشت و از نظر تجاری به موفقیت دست یافت.
جدایی‌های استیو از اپل
در حالی که جابز یکی از شخصیت‌های پيش‌برنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مساله را نیز مطرح کرده‌اند که او مدیری دمدمی‌مزاج و شلوغ بوده است. در سال ۱۹۸۵، پس از یک کشمکش بر سر قدرت در درون این شرکت، هیات مدیره جابز را از مسوولیت‌هایش خلع کرد و او نیز از این شرکت استعفا داد. با این تفاسیر باید توجه داشت که جابز به دلیل سهامدار بودن در شرکت رییس هیات مدیره شرکت باقی ماند.
پس از ترک اپل، جابز شرکت رایانه‌ای دیگری را با نام نکست بنیان گذاشت. «ایستگاه کاری نکست» (یکی از اولین محصولات این شرکت) نیز مانند رایانه‌ لیزا از نظر فناوری پیشرفته بود، اما به دلیل هزینه‌های بالای فناوری، هیچ‌وقت قادر به ورود به جریان اصلی بازار نشد. برای کسانی که می‌توانستند هزینه‌های بالا را بپردازند خدمات این شرکت مطلوب بود و معمولا پس از ارائه شدن به بازار باعث پیروی دیگر شرکت‌ها در آن زمینه خاص نیز می‌شد. استیو در همان زمان پیکسار را نیز تاسیس کرد. او نایب‌ رییس و مدیر عامل استودیوی پویانمایی پیکسار بود. در سال ۱۹۸۶ جابز و اِدوین کتمول با همراهی هم استودیوی پویانمایی پیکسار را بنیان نهادند. این شرکت که در زمینه پویانمایی رایانه‌ای فعالیت می‌کند در کالیفرنیا قرار دارد. این شرکت حول بخش گرافیک رایانه‌ای لوکاس فیلم شکل گرفت. این بخش را جابز به یک سوم قیمت مشخص شده به مبلغ ۱۰ میلیون دلار از جرج لوکاس خریده بود. پیکسار یک دهه بعد با ساخت فیلم‌های پیشرویی مانند «داستان اسباب‌بازی» معروف شد.
در ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶، شرکت والت دیزنی تمامی‌سهام شرکت پیکسار را به مبلغ 4/7 میلیارد دلار (به شکل سهام در دیزنی) خریداری کرد. کامپیوترهای نکست نیز که در آن زمان به دلیل هزینه بالا آنچنان مورد استقبال قرار نگرفته بود بعدها با بازگشت مجدد جابز به اپل زمینه ساز ساخت مکینتاش شد.
بعد از بازگشت استیو به اپل و رشد محصولات این شرکت اما یکبار دیگر جابز به دلیل بیماری اپل را ترک کرد. اما این ترک این بار در قالب مرخصی بود. در ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۴ جابز برای خارج کردن یک تومور از لوزالمعده‌اش تحت عمل جراحی قرار گرفت. او به یکی از اشکال بسیار نادر سرطان لوزالمعده به نام «تومور slet cell neuroendocrine» دچار شده بود که نیازی به شیمی‌درمانی یا پرتودرمانی ندارد. در غیاب او، «تیم کوک»، مسوول عملکرد و فروش جهانی شرکت اپل، کمپانی را اداره می‌کرد.
سخن بزرگان درباره استیو
پس از انتشار خبر استعفای جابز در دنیای اینترنت و تایید آن توسط اپل بازار نقل قول‌ها و خاطرات افراد مختلف از استیو جابز در اینترنت داغ شد. سایت نارنجی برخی از این نقل قول‌ها را این‌گونه آورده است:
متکالف که مخترع اترنت و موسس شرکت 3Com به حساب می‌آید در توییتر‌اش گفت: استیو جابز قهرمان من بوده است.
پاول آلن از موسسین مایکروسافت هم برای استیو جابز آرزوی بهترین‌ها را کرده و او را یکی از بزرگ‌ترین مبتکرین این صنعت نامیده است.
رندل استفنسون مدیرعامل AT&T هم در نامه‌ای گفته: استیو جابز یکی از با استعدادترین کارآفرین‌ها و یکی از خلاق‌ترین فکر‌ها است. ما به کار با او افتخار می‌کنیم و امیدواریم همچنان به همکاری خوب مان ادامه دهیم.
گای کاواساکی یکی از مدیران اپل هم در گوگل پلاس گفته: هیچ مدیرعاملی در تاریخ بشر بیشتر از استیو جابز به مشتریان، کارمندان و سهامدارانش خدمت نکرده است. من به کار کردن با او افتخار می‌کنم.
مارک بنیوف مدیر عامل Salesforce گفته: استیو جابز بزرگ‌ترین رهبری بود که در صنعت ما تا به حال وجود داشته. این پایان یک دوران است.
بیل گروس مدیر اجرایی IdeaLab هم می‌گوید: استیو جابز بیشتر از هر مدیر تجاری زنده دیگری در جهان، زندگی مردم را در سراسر دنیا تغییر داده است.
استیو وزنیاک موسس قبلی اپل هم گفته: برای ۱۰۰ سال آینده استیوجابز به عنوان بزرگ‌ترین مدیر دوران ما شناخته خواهد شد.

رباره استیو جابز:
دستمزد مدیرعاملی اپل: ۱ دلار در سال
میزان دارایی: 1/8 میلیارد دلار
مذهب: ‌بودایی
۱۹۵۶ تولد از یک پدر مسلمان و سوری در آمریکا
۱۹۷۲ فارغ‌التحصیل از دبیرستان هومستید کالیفرنیا
۱۹۷۲ انصراف از کالج رید پس از نیمسال تحصیلی
۱۹۷۴ استخدام در شرکت آتاری به عنوان تکنسین
۱۹۷۶ بنیان گذاشتن اپل و ساخت اولین کامپیوتر شخصی به همراه استیو وزنیاک
۱۹۷۷ معرفی اپل ۲
۱۹۸۴ معرفی کامپیوتر مکينتاش
۱۹۸۵ ترک اپل و بنیان گذشتن شرکت نکست
۱۹۸۶ بنیان گذاشتن شرکت انیمیشن پیکسار
۱۹۹۱ ازدواج با لورن پاول
۱۹۹۷ بازگشت به اپل به عنوان مدیر موقت
۲۰۰۴ عمل جراحی لوزالمعده برای خارج کردن تومور
۲۰۰۶ خرید پیکسار توسط والت دیزنی
۲۰۱۱ استعفا از مدیرعاملی اپل

 
2 دیدگاه

نوشته شده توسط در 2011/08/27 در Information Technology, مدیریت

 

علل شکست پروژه‌های فناوری اطلاعات (2)

8. عدم وجود ارائه کننده خدمات با صلاحیت: از دیگر عواملی که می‌توان به عنوان یکی از علل مهم شکست پروژه‌های فناوری اطلاعات بدان اشاره داشت، عدم وجود پیمانکاران خبره و باتجربه در ارائه خدمات لازم در این حوزه است. از خدمات ساده سخت افزاری و ایجاد و نگهداری زیرساخت پسیو شبکه مانند کابل کشی و … گرفته تا تولید سیستمهای IT مانند ERP و راهبردهای یکپارچه، در همه این زمینه‌ها جای خالی شرکتهای خصوصی قوی، ماهر و متعهد به چشم می‌خورد.

عدم ظهور شرکتهای خصوصی قدر و ارائه کنندگان صاحبنام خدمات فناوری اطلاعات خود معلول چند عامل است. شاید بتوان موارد زیر را چند عامل مهمتر دانست:

  • نداشتن تعامل در این عرصه با شرکتهای بزرگ بین المللی و شرکتهای صاحبنام جهان.
  • عدم تدوین راهبرد مناسب توسط دولت برای رشد و گسترش فناوری اطلاعات
  • دولتی بودن زیرساختها، تقریبا در تمامی زمینه‌های مرتبط و انحصاری که هم ناشی تنگ نظری دولتمردان است و هم به دلیل ملاحظات سیاسی-امنیتی.
  • عدم وجود ثبات سیاسی و اقتصادی در کشور. خدمات فناوری اطلاعات عمدتا دارای نقش پشتیبانی و لجستیک هستند (منکر این که این نقش تا حدود زیادی تغییر کرده است نیستم؛ هر چند در ایران این تحول خیلی کمرنگ بوده و به IT همچنان به چشم یک بخش جنبی نگریسته میشود. در پستی دیگر به این موضوع خواهیم پرداخت. ). با بروز نوسانات اقتصادی، تحریم‌ها، رکود و … طبیعتا صنایع وابسته مانند فناوری اطلاعات پیش قراول سیاستهای انقباضی، رکود، تعدیل نیرو، حذف ردیف بودجه و خلاصه همه تصمیمات محدود کننده خواهند بود (البته با تغییر نقش فناوری اطلاعات از یک پشتیبان ساده به یار و یاور سازمان در اتاق فکر و استراتژی سازمان، شاهدیم که در شرایط رکود، بعضی سازمانها بودجه IT خود را افزایش می‌دهند؛ همان کاری که جنرال موتورز در سال 2005 کرد). بنابراین با این فراز و نشیبها (بیشتر نشیبها و کمتر فرازها) قابل تصور است که شرکتهای تخصصی نیز در این حوزه یا اصلا به وجود نمی‌آیند، یا با هر شوکی کوچک و ضعیف می‌شوند و تا مجددا پا بگیرند …..

*****

 
2 دیدگاه

نوشته شده توسط در 2011/08/15 در Information Technology, مدیریت

 

علل شکست پروژه‌های فناوری اطلاعات (1)

یکی از چالشهای جدی جامعه فناوری اطلاعات در همه دنیا شکست پروژه‌های فناوری اطلاعات است. در سازمانهای زیادی از کوچک و نوپا گرفته تا بنگاههای غول پیکر چند ملیتی، پروژه‌های فناوری اطلاعات به دلایل مختلفی شکست می‌خورند و هزینه بعضا سرسام آوری که در این مسیر شده هدر می‌رود. از پروژه‌های رایجی که احتمال شکست خوردن آنها زیاد است، می‌توان به استقرار سیستم های ERP، راهکارهای مدیریت ارتباط با مشتریان، سیستمهای MIS یا پروژههای یکپارچه سازی سیستمهای قدیمیتر یا جزیره‌ای و ارتقای سیستمها اشاره کرد. علل مختلفی برای شکست پروژه‌ها وجود دارد و این معضل به قدری جدیست که سمینارها و نشستهای علمی نیز برای بحث و بررسی این پدیده برگزار می‌شود.

در کشور ما نیز این موضوع امری شایع است. منتها به دلایل مختلفی که سعی خواهم نمود در ادامه به مهمترین آنها اشاره کنم، به این موضوع خیلی جدی نگریسته نشده و ابعاد آن مورد تحلیل قرار نگرفته است. جالب اینکه، به همان دلایل، اصولا میزان شکست پروژه‌ها در ایران به میزان قابل توجهی (هرچند به دلیل انجام نشدن تحقیقات مدون و اصولی، آماری نمی‌توان در این مورد ارائه داد) بالاتر از بسیاری از دیگر کشورهاست. در اینجا به برخی از دلایل اشاره می‌کنم:

1. سطح پایین تحصیلات: سطج تحصیلی پایین منابع انسانی و عدم آشنایی با ابزار و مفهوم کلی فناوری اطلاعات باعث احساس دوری و غرابت نسبت به راهکارهای تکنولوژیک در سازمان می‌شود که نتیجه آن عدم باور آن، به وجود آمدن حس تمسخر و جدی نگرفتن و نهایتا مقاومت در لایه‌های پایین سازمان است.

2. وجود حس کهنه‌پرستی: که ریشه در فرهنگ ایرانیان دارد، باعث به وجود آمدن حس نوستالوژی با وضعیت موجود و وضعیت گذشته و ابزار قدیمی سازمان می‌شود. این موضوع باعث بروز نیروی مقاوم و اینرسی در سازمان برای استقرار راهکارهای جدید و مبتنی بر فناوری اطلاعات می‌گردد.

3. فساد سازمانی: پر واضح است که استقرار سیستمهای فناوری اطلاعات در بیشتر قسمتها (به خصوص بخشهای مرتبط با سیستمهای مالی و گزارشهای مدیریت و MIS) باعث شفافسازی تراکنشهای سازمان می‌شود. استقرار سیستمهای فناوری اطلاعات می‌تواند ضمن افزایش دقت و بهره‌وری، به دلیل داشتن توان بالقوه در از بین بردن روابط غیرضابطه‌ای، لابی‌های قدیمی و سازمانهای پنهان، از همان ابتدا دشمنان زیادی در لایه‌های میانی و حتی ارشد سازمان داشته باشد. این موضوع، به دلیل وجود فساد در بسیاری از سازمانهای ایرانی، در کشورمان بیشتر نمود دارد.

4. عدم وجود گردش کار (workflow) به صورت سیستماتیک: از آنجا که روابط سازمانی در ایران کاملا بهمریخته و غیرساختاریافته است، اصولا استقرار سیستم‌های فناوری اطلاعات در بدو امر و بدون اصلاح این مشکل امکانپذیر نیست. چگونه می‌توان در سازمانی که روابط کاری، وظایف پرسنل، شغل و شاغل تعریف شده نیست و ضمنا ارتباطات سازمانی مسیر صحیح و سیستماتیک خود را ندارد، راهکارهای فناوری اطلاعات مانند ERP یا MIS را پیاده سازی نمود؟ مسلما یک سازمان به مدتی زمان نیاز دارد تا این مشکلات را در خود حل نماید. زمان مورد نیاز برای رفع چنین مسائلی نیز کوتاه نیست و غالبا با توجه به ابعاد سازمان به شش ماه تا دو سال زمان نیاز دارد. از آنجا که مدیران ارشد در سازمانهای ایرانی شکیبایی لازم را برای صرف این زمان ندارند و علاقمندند که در کوتاه مدت -تا زمانی که خودشان بر سر کارند- یک سیستم را در سازمان خود عملیاتی کنند تا برگ زرینی بر افتخارات خود بیفزایند، این سیستمها بدون پیمودن گام اول در ظاهر عملیاتی می‌شوند و نهایتا بعد از یک یا دو سال با فضاحت جمع می‌شوند.

5. عدم ثبات مدیران میانی و ارشد: به دلایل گوناگون، عمر مدیران ارشد و میانی در سازمانهای ایرانی کم است و در بهترین حالت از دو یا سه سال تجاوز نمی‌کند؛ مگر اینکه استثنایی در میان باشد. در این دوره کوتاه و زودگذر، مدیران برای اینکه سابقه مثبتی از خود به جا بگذارند، به همه کارها شتاب بی‌دلیلی می‌دهند. در نتیجه، حتی در فرایندهای حساس و سیاستهای بلندمدت سازمان نیز همواره نوعی شتابزدگی و در تصمیمات نیز نوعی ناپختگی دیده می‌شود. نتیجه این شتابزدگی نیز در خوشبینانه‌ترین حالت به استفاده از مسکن برای کاهش درد یک بیمار بدحال می‌ماند، به جای شناخت بیماری و درمان قطعی بیمار.

6. دولتی بودن اقتصاد: در ایران بیشتر سازمانها باواسطه یا بی‌واسطه به دولت وابسته‌اند. این سازمانها که صرفنظر از نوع عملکرد خود و صرفنظ از سودآور بودن یا نبودن خود، معمولا بودجه ثابتی را از دولت دریافت می‌کنند یا به جای آن به اشکال مختلف از رانتهای دولتی استفاده می‌کنند، به نتیجه سیاستهای میانمدت یا بلندمدت خود چندان اهمیت نمی‌دهند. سازمانی هم که در آن نتیجه تصمیمگیری‌ها و کسب و کار اهمیت نداشته باشد، طبیعی است که به دنبال اتخاذ راهکاری هم برای بهبود آن نیست. اصولا مسئله و مشکلی وجود ندارد تا برای آن به دنبال راه حل بود. سری را که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند. بنابراین، در اقتصاد دولتی ایران هیچ مدیری نیازی به استفاده از راهکارهای تکنولوژیک (فناورانه) برای بهبود فعالیتهای سازمان یا بنگاه خود نمی‌بیند. معدود موفقیتهای به دست آمده در پروژه‌های فناوری اطلاعات نیز غالبا مربوط به بخش خصوصی بوده است.

7. عدم آشنایی مدیران ارشد سازمان با فناوری اطلاعات و عدم تمایل نسبت به آن: در استقرار تمامی سیستمهای فناوری اطلاعات، حمایت تمام عیار مدیر ارشد سازمان لازم است. چرا که در مراحل مختلف تعریف، تولید، آموزش و استقرار سیستم، مقاومتهایی از سوی افراد مختلف در سازمان صورت می‌گیرد که این مقاومت‌های عمدی یا سهوی را تنها قدرت و دستور تمام کننده مدیر عامل می‌تواند بشکند. در سازمانهای ایرانی به دلایل مختلف، مدیرعامل آشنایی چندانی با فناوری اطلاعات و راهکارهای آن ندارد و متاسفانه به آن به چشم یک محصول لوکس و صرفا برای پز دادن و به رخ کشیدن پرستیژ سازمان می‌نگرد. بنابراین، طبیعی است که احساس می‌کند صرف انرژی برای آن، وقت صرف آن کردن، شرکت در جلسان مرتبط با آن و حمایت از آن به نحوی سبک کردن خود و موجب کاستن از اجر و قرب خود است. یکی از دلایل این موضوع، عدم آشنایی وی با فناوری اطلاعات و مدیریت فناوری اطلاعات و دلیل دیگر آن تجربه تلخ شکست در سازمانهای دیگر است که یا مستقیما در سازمانهای دیگر تجربه شده است یا به گوش وی رسیده است.

******

این مطلب رو در پست‌های بعد ادامه خواهم داد.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 2011/08/13 در Information Technology, مدیریت

 

اختلال در دسترسی به یاهو، گوگل و هات‌میل

ظاهرا از اواخر دیروز (29/03/90) دسترسی به سرویسهای ای-میل یاهو، گوگل و هات میل مشکل شده. هم اکنون هم ساعت 15:00 90/03/30 مشکل برطرف نشده و دسترسی به جی میل هنوز ممکن نیست.از دو فرد مطمئن هم سه- چهار روز پیش شنیدم که نتونسته بودن به اکانتهای جی-میلشون وارد شن. جالب اینکه alternative e-mailهای اونها هم عوض شده بوده. ظاهرا با بدبختی و پر کردن یه پرسشنامه طولانی تونسته بودن بعد از 24 ساعت کلمه عبورشون رو ریست کنن. (این دو مورد جداگونه پیش اومده بود)

امروز من هم نتونستم از طریق اینترنت شرکت شاتل از فیلتر شکن استفاده کنم. ظاهرا پورت 443 رو فیلتر کرده اند. خدا می دونه بعدش چی میشه. امیدوارم همه اش موقتی باشه. وگرنه زندگی مردم کله پا میشه. باید منتظر اظهار نظر مدیران سایتهای فوق باشیم.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در 2011/06/20 در Information Technology, متفرقه