در روزهای اخیر مطلبی در اینترنت منتشر شده و توسط ایمیل و شبکههای اجتماعی دست به دست میشود با عنوان «خرده مهندسان ژاپنی به برج 500 میلیون دلاری میلاد». مثل همه ایمیلهای هیجانی که با استفاده به موقع از برخی اصطلاحات فنی یا علمی سعی میکند (بهتر است بگوییم موفق میشوند) خواننده را فریب بدهند، این متن هم خیلی سریع در دنیای اینترنت به جریان افتاد و در همین 2-3 روز حداقل 4 بار به دست اینجانب رسیده است. ظاهر این نوشته انصافا از جذابیت برخوردار است و نمیتوان منکر استعداد نویسنده آن در داستان نویسی شد.
از آنجا که اینجانب بارها توسط مار شایعات اینترنتی و مطالب زرد گزیده شدهام و به راحتی مطالب اینچنینی را باور نمیکنم، تصمیم گرفتم مقداری عمیقتر مطلب را مرور کنم. بنده توانستم با بررسی بیشتر این داستان به نکات زیر برسم که در ادامه ملاحظه میکنید:
- من مهندس عمران نیستم، اما واضح و مبرهن است که این نوشته تقریبا دارای هیچ بار علمی قابل توجهی نیست و به جز استفاده از دو سه اصطلاح به منظور جلب و فریب خواننده، از هیچ پشتوانه فنی و علمی برخوردار نیست.
- یکی از ضعیفترین قسمتهای این نوشته ایرادیست که ظاهرا مهندسان ژاپنی به بلااستفاده بودن بدنه اصلی برج (shaft) وارد کردهاند. در هیچیک از برجهای با طراحی مشابه در دنیا، این قسمت از برج قابل استفاده نیست یا دستکم به راحتی و به صورت قابل توجه قابل استفاده نیست.
- نحوه گفتگو بین سه مهندس کنترل پروژه با این سطح از دانش و تجربه و در پروژهای در این سطح قطعا اینچنین نیست و هیچگاه در یک بازدید رسمی از سایت به حد یک رجز خوانی و متلک گفتن تنزل نمیکند. مشخص نیست که هدف از این بازدید و نتیجه آن چه بوده است!
- اجرای ژیروسکوپ، چنانچه برای برج در نظر گرفته شده باشد، جزو فازهای اولیه پروژه ساخت است. عجبا که آقای مهندس داستان مذکور از این موضوع بیاطلاع بوده است!
- ارتفاع کوههای شمال تهران، 4000 متر از سطح دریاست، نه 4000 متر از میانگین ارتفاع سطح شهر تهران! نویسنده خوش قریحه این داستان برای اینکه از سیرداغ و پیازداغ در داستانش کم نگذاشته باشد، عددها را دولا پهنا حساب کرده است! ارتفاع بلندترین قله توچال قریب به 4000 متر از سطح دریا و ارتفاع شهر تهران از سطح دریا در شمال شهر حدود 2000 متر و در جنوب شهر کمی بیش از 1000 متر است.
- هیچ دلیلی ندارد که قله یا دامنه کوههای مجاور یک شهر نقاط خوبی برای نصب آنتن و سیستمهای مخابراتی باشد. سوای چالشهای مربوط به ویژگیهای جغرافیایی و عوارض سطحی که بنده از آن بیاطلاعم و به طور بالقوه میتواند مانع استفاده از کوههای شمال تهران برای نصب آنتنهای مخابراتی شود (مثلا به دلیل وجود نقاط کور یا فاصله کوهها از مرکز شهر و افت توان امواج)، نصب آنتن روی دامنه کوه یا در موقعیتهای نزدیک به کوه میتواند باعث بروز پژواک روی امواج و تضعیف یا تخریب سیگنال اصلی و به وجود آمدن مشکلاتی مانند سایه در تصویر تلویزیون یا اکو در امواج صوتی میشود.
مطلب زیبایی بود که از خواندن آن به عنوان یک طنز یا دروغ سیزده لذت بردم. اما براستی چرا هموطنان ما به راحتی چنین مطالبی را باور و به سرعت سینه به سینه نقل میکنند؟ این سوال همچنان برای من بدون جواب مانده است. چه راحت میتوان افکار ما ایرانیان را به بازی گرفت!
در این ارتباط، مطالعه مطالب زیر هم خالی از لطف نیست:
http://www.aftabnews.ir/vdchi-nzz23nmmd.tft2.html
در گذشته هم مطلبی در خصوص سرعت انتشار شایعه در ایران نوشته بودم که میتوانید در اینجا مطالعه کنید.